نقد جنسیتی کردن تاب‌آوری

تحلیلی ساختاری بر نقش‌های جنسیتی، گفتمان نئولیبرالی و نابرابری‌های اجتماعی

فهرست عناوین

نقد جنسیتی کردن تاب‌آوری

تحلیلی ساختاری بر نقش‌های جنسیتی، گفتمان نئولیبرالی و نابرابری‌های اجتماعی

کاری از گروه پژوهش در رسانه تاب آوری ایران

مقدمه: از فردی‌سازی تا نقد ساختاری تاب‌آوری

بیان مسئله و زمینه تحقیق

مفهوم تاب‌آوری (Resilience) در روان‌شناسی به عنوان فرآیند و نتیجه تطبیق موفقیت‌آمیز با تجربیات دشوار یا چالش‌برانگیز زندگی تعریف می‌شود، به ویژه از طریق انعطاف‌پذیری ذهنی، عاطفی و رفتاری در برابر خواسته‌های درونی و بیرونی.۱

در دهه­ های اخیر، پژوهش‌های متعددی تلاش کرده‌اند تا این مفهوم را بر اساس جنسیت تفکیک کنند و به بررسی تاب‌آوری در گروه‌های خاص (نظیر “تاب‌آوری زنان” یا “تاب‌آوری مردان”) بپردازند.

این تمرکز بر تفکیک جنسیتی، که اغلب ناشی از مشاهده تفاوت‌های آماری در نحوه مواجهه زنان و مردان با عوامل استرس‌زا است، زمینه ساز یک نقد ساختاری عمیق در مطالعات جنسیتی و جامعه‌شناسی انتقادی شده است.

هدف این پژوهش، ارائه یک نقد جامع و آکادمیک بر جنسیتی کردن تاب‌آوری است. نقد اصلی بر این ایده استوار است که تفاوت‌های مشاهده‌شده در تاب‌آوری، ریشه در جنس بیولوژیک ندارند، بلکه محصول مستقیم نقش‌های جنسیتی تحمیل‌شده، انتظارات اجتماعی نابرابر و ساختارهای ستمگر هستند.۲

با فردی‌سازی تاب‌آوری و تفکیک آن بر اساس جنسیت، خطر پنهان کردن مشکلات سیستمی و انتقال مسئولیت نارسایی‌های ساختاری بر دوش افراد آسیب‌دیده افزایش می‌یابد.

اگر تاب‌آوری صرفاً به عنوان یک توانایی فردی تلقی شود ۱، نابرابری‌های سیستمی توجیه‌پذیر شده و این فرآیند، مشروعیت سیاسی و اجتماعی خود را برای تغییر ساختار از دست می‌دهد.

تحول پارادایمی در نظریه تاب‌آوری (زمینه نقد)

برای درک عمق نقد بر فردی‌سازی، لازم است به تحول پارادایمی در خود نظریه تاب‌آوری توجه شود. نظریه تاب‌آوری به طور سنتی بر مدل روان‌شناختی فردی متمرکز بود و تاب‌آوری را به عنوان دارایی‌های درونی فرد (مانند خودکارآمدی یا تنظیم هیجانی) یا منابع خارجی ساده (مانند حمایت اجتماعی) در نظر می‌گرفت.۴

با این حال، پژوهش‌های جدید، به تدریج این مفهوم را از مدل صرفاً فردی دور کرده و به سمت یک چارچوب اکولوژیک (Ecological Framework) سوق داده‌اند.۴

چارچوب اکولوژیک تصریح می‌کند که تاب‌آوری صرفاً چیزی نیست که افراد “دارا” باشند، بلکه فرآیندی است که توسط خانواده‌ها، نهادها، جوامع گسترده‌تر و دولت‌ها تسهیل می‌شود.۴

این چارچوب اهمیت تعاملات فرد با محیط را به رسمیت می‌شناسد. از آنجایی که بسیاری از عوامل دشواری و آسیب‌پذیری از نابرابری‌های ریشه‌دار و محرومیت‌های اجتماعی ناشی می‌شوند، یک تفسیر اکولوژیک از تاب‌آوری حیاتی است تا دانش مبتنی بر تاب‌آوری بتواند بر بافتار گسترده‌تر آسیب تأثیر بگذارد و صرفاً افراد را برای موانعی که با آن روبرو هستند، “مسئول” نکند.۴

پذیرش این دیدگاه ساختاری، ابزار نظری لازم را برای سلب مشروعیت از فردی‌سازی مسئولیت اجتماعی فراهم می‌آورد.

مبانی نظری: جنسیت، نقش‌های جنسیتی و گفتمان نئولیبرالی تاب‌آوری

تفکیک مفهومی: جنس بیولوژیک در برابر نقش جنسیتی

در تحلیل جنسیتی کردن تاب‌آوری، مهم‌ترین تفکیک مفهومی بین جنس بیولوژیک (Sex) و نقش جنسیتی (Gender Role) است.

نقد اجتماعی بر این است که تمرکز پژوهشی نباید بر تفاوت‌های ذاتی یا بیولوژیکی باشد، بلکه باید بر نقش‌های جنسیتی اجتماعی متمرکز شود.

نقش‌های جنسیتی مجموعه انتظارات، رفتارها، فرصت‌ها و محدودیت‌هایی هستند که جامعه به طور قراردادی برای زنان و مردان تعریف می‌کند.۵

شواهد تجربی قویاً نشان می‌دهند که نه جنس بیولوژیک، بلکه نحوه سازگاری افراد با این نقش‌های اجتماعی تحمیلی است که آسیب‌پذیری یا تقویت تاب‌آوری را تعیین می‌کند.۵

تاب‌آوری در پرتو نقد فمینیستی و گفتمان نئولیبرالی

پژوهش انتقادی حوزه مطالعات جنسیتی، مفهوم تاب‌آوری را به شدت زیر سؤال برده و آن را به مثابه یک “وسیله گفتمانی نئولیبرال” تحلیل می‌کند.۳

در این گفتمان، مسئولیت حل مشکلات جمعی و سیستمی – مانند فقر، تبعیض و خشونت ساختاری – به طور ماهرانه بر دوش افراد آسیب‌دیده انداخته می‌شود.۳

این چارچوب فردی‌گرا، که توسط نقد فمینیستی سیاه‌پوست، کوئیر و ترنس به‌خوبی مستند شده است، با تقویت هنجارهای “سفید”، “فردگرایی سمی” و “عینیت کاذب” در علوم سلامت، نابرابری‌های بهداشتی را در میان جمعیت‌های حاشیه‌نشین تشدید می‌کند.۲

در چنین فضایی، وقتی فردی نتواند تاب‌آوری را به اندازه کافی “اجرا” کند و از یک آسیب (مانند بیماری روانی یا خشونت) “بازگشت” نداشته باشد، این امر منجر به احساس شکست شخصی شده و از سوی ارائه‌دهندگان خدمات سلامت مورد قضاوت منفی قرار می‌گیرد.۶

این وضعیت، فرهنگ سرزنش را تقویت می‌کند، بدین معنا که به جای زیر سؤال بردن ساختارهای آسیب‌زا، فرد قربانی به دلیل کمبود مهارت‌های مقابله‌ای مقصر شناخته می‌شود.

جایگزین مفهومی و جدول تحلیلی

در مقابل پارادایم فردی تاب‌آوری، نظریه آسیب‌پذیری (Vulnerability Theory) مطرح می‌شود. این نظریه تمرکز را از فرد به نهادها منتقل می‌کند و دولت را مسئول مراقبت از همه کسانی می‌داند که تحت تأثیر ساختارها و مکانیسم‌های حکومتی قرار دارند.۷

این تعهد حکومتی به مراقبت و رفع ساختارهای نابرابر، مبنای مشروعیت دولت را تشکیل می‌دهد. اگر دولت وظایف خود را نادیده بگیرد، خلاء قدرت توسط مقررات ناخواسته پر خواهد شد.۷

نقد ریشه‌ای نشان می‌دهد که جنسیتی کردن تاب‌آوری، یک وظیفه اجتماعی جدید برای زنان و مردان تعریف می‌کند و در واقع به مکانیسم نظارت اجتماعی تبدیل می‌شود.

اگر تاب‌آوری “زنان” مورد بحث قرار گیرد، این بدان معناست که از آنها انتظار می‌رود در برابر خشونت‌های سیستمی و خانگی، قوی‌تر باشند و عدم موفقیت در این امر، آنها را در معرض قضاوت قرار می‌دهد (فردی‌سازی شکست).

جدول زیر به مقایسه تحلیلی پارادایم‌های اصلی تاب‌آوری و چارچوب نقد می‌پردازد:

مقایسه تحلیلی پارادایم‌های تاب‌آوری و چارچوب نقد

معیارپارادایم روان‌شناختی فردی (ابتدایی)پارادایم جامعه‌شناختی اکولوژیکنقد فمینیستی/نئولیبرالی
تمرکز اصلیدارایی‌های درونی فرد (مهارت‌ها، سازگاری) ۱تعامل فرد-محیط، منابع اجتماعی، نهادها ۴ساختارهای قدرت، نابرابری، گفتمان‌های حاکم
تعریف تاب‌آوریتوانایی بازگشت یا غلبه بر سختیفرآیند تسهیل‌شده توسط جامعه و دولت ۴تحمیل مسئولیت انطباق بر آسیب‌دیدگان ۳
مسئولیت حل مشکلفرد (با کمک مشاور و روان‌شناس)نهادها، خانواده‌ها، جامعه گسترده‌تردولت و نهادهای حاکمیتی (بر اساس نظریه آسیب‌پذیری) ۷
نتیجه نارسایینقص یا کمبود در مهارت‌های مقابله‌ای فردوجود نابرابری‌های ساختاری و ریسک‌های اجتماعیتقویت نابرابری‌ها و حس شکست شخصی ۲

تاب‌آوری در میدان نقش‌های جنسیتی: شواهد تجربی و اهمیت نقش‌های اجتماعی

تفاوت‌های جنسیتی در نمرات تاب‌آوری (تحلیل آماری)

پژوهش‌های تجربی که تفاوت‌های جنسیتی در تاب‌آوری را در موقعیت‌های استرس‌زای شدید بررسی کرده‌اند، نتایج متفاوتی را نشان می‌دهند.

به عنوان مثال، در مطالعه‌ای که بر روی بزرگسالان مسن‌تر در طول پاندمی کووید-۱۹ انجام شد، زنان نمرات کلی تاب‌آوری (RS total scores) پایین‌تر و همچنین نمرات پایین‌تری در حوزه‌های خاص مرتبط با تاب‌آوری، از جمله معناداری (Meaningfulness)، خوداتکایی (Self-Reliance)، استقامت (Perseverance) و تنهایی وجودی (Existential Aloneness) گزارش کردند.۸

این یافته‌ها نشان داد که زنان مسن‌تر ممکن است در مواجهه با استرس پاندمی آسیب‌پذیرتر به نظر برسند و سطوح بیشتری از اضطراب و احساسات منفی را تجربه کرده باشند.۸

با این حال، همین مطالعات تأکید می‌کنند که عوامل اجتماعی و جمعیتی، نقش حیاتی در تعیین تاب‌آوری دارند.

به عنوان مثال، بزرگسالانی که در طول قرنطینه درگیر یک رابطه یا دارای فرزند بودند، به طور قابل توجهی نمرات تاب‌آوری بالاتری داشتند.۸

این شواهد نشان‌دهنده آن است که نمره تاب‌آوری فردی نه صرفاً یک ویژگی ذاتی، بلکه تابعی از منابع بیرونی و شبکه‌های حمایتی است و اهمیت چارچوب اکولوژیک را تأیید می‌کند.۸

نقش‌های جنسیتی و تغییر آسیب‌پذیری

مهم‌ترین شواهد تجربی که نقد ساختاری را تقویت می‌کند، مربوط به تأثیر نقش‌های جنسیتی است. نتایج پژوهشی بر روی دانشجویان پرستاری زن نشان داد که تفاوت‌های مشاهده‌شده در بهزیستی روان‌شناختی بیشتر با نقش‌های جنسیتی ساخته‌شده اجتماعی (که با مقیاس “بم” اندازه‌گیری می‌شوند) مرتبط است تا با جنس بیولوژیک.۵

مشاهده شد که نقش‌های زنانه سنتی (Feminine Roles) با سطوح پایین‌تر تاب‌آوری و عاطفه مثبت همبستگی دارند و نشانگر آسیب‌پذیری بیشتر هستند.۵

در مقابل، زنانی که نقش‌های مردانه (Masculine) یا آندروژنی (Androgynous) را اتخاذ کرده بودند، به دلیل صفاتی مانند قاطعیت، اتکا به خود و کنترل هیجانی، سطوح بالاتری از تاب‌آوری و بهزیستی روانی را نشان دادند.۵

این امر به این دلیل است که این نقش‌ها اغلب با توانمندسازی اجتماعی بیشتر در جامعه رقابتی امروز مرتبط هستند.۵

این یافته‌ها نشان می‌دهد که تاب‌آوری به طور ضمنی، صفات جنسیتی‌ای را ترویج می‌کند که به لحاظ ساختاری در جامعه ارزش‌گذاری شده‌اند (نظیر کنترل و استقلال) و در مقابل، صفات مرتبط با زنانگی سنتی (مانند ارتباط‌مداری یا پرورش) را به عنوان “عامل آسیب‌پذیری” برچسب می‌زند.

این موضوع، بازتولید سلسله مراتب جنسیتی در حوزه روان‌شناسی کاربردی است و نشان می‌دهد که تاب‌آوری موفق، بازتابی از انتظارات ساختاری-اجتماعی است.

جدول تأثیر نقش‌های جنسیتی بر ابعاد تاب‌آوری

تأثیر نقش‌های جنسیتی بر ابعاد تاب‌آوری بر اساس شواهد تجربی

نقش جنسیتی (بر اساس جامعه‌پذیری)زنانگی سنتی (Feminine Roles)مردانگی سنتی (فشار مردانه)نقش‌های مردانه/آندروژنی (در زنان)
یافته‌های کلیدیهمبستگی با آسیب‌پذیری بیشتر و عاطفه مثبت پایین‌تر ۵ایجاد فشار روانی (Strain) و نتایج منفی (افسردگی/اضطراب) ۹سطوح بالاتر تاب‌آوری و بهزیستی روانی ۵
سازوکار آسیب یا حمایتضعف در ابعاد کنترل، خوداتکایی و پذیرش آسیب‌پذیری ۸سرکوب عاطفی، خوداتکایی مطلق و ممانعت از کمک‌خواهی ۱۰اتخاذ صفات مرتبط با توانمندسازی اجتماعی (قاطعیت، استقلال) ۵
پیامد اجتماعیافزایش ریسک در برابر خشونت‌های ساختاری و خانگی ۱۲مانع بزرگ در دسترسی به خدمات سلامت روان ۱۱کمک به موفقیت در محیط‌های رقابتی/تحصیلی

جنسیتی کردن تاب‌آوری زنان: خشونت ساختاری و مسئولیت‌پذیری فردی

تحلیل تاب‌آوری در مواجهه با خشونت خانگی و ساختاری

تحلیل تاب‌آوری در مورد زنان غالباً با مواجهه با ستم سیستمی و خشونت جنسیتی (GBV) گره خورده است. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که زنانی که خشونت خانگی را تجربه می‌کنند، در مقایسه با جمعیت عمومی، به طور قابل توجهی سطوح پایین‌تری از تاب‌آوری را دارا هستند.۱۲

خشونت‌های شدید (مانند تلاش برای قتل یا صدمه رساندن به فرزندان) فرآیند تاب‌آوری را به مرحله رویارویی برای حفظ بقا سوق می‌دهد.۱۲

تمرکز بر تاب‌آوری زنان در این بافت، بدون توجه به عوامل ساختاری، یک مغالطه بزرگ است.

پژوهش‌ها صراحتاً نشان می‌دهند که تاب‌آوری زنان در برابر خشونت‌های جنسیتی در جوامع، توسط عوامل ساختاری تضعیف می‌شود؛ عواملی نظیر کمبود مسکن امن، فقدان درآمد کافی برای بقا و ایمنی (از جمله سوءاستفاده عاملان خشونت از سیستم‌های قضایی و حمایتی).۱۳

این شرایط ساختاری به عنوان پیش‌نیازهای ضروری برای توانایی افراد جهت ساختن تاب‌آوری در نظر گرفته می‌شوند.۱۳

خطر زیبایی‌شناسی تحمل و نادیده گرفتن بدهی نهادی

وقتی تاب‌آوری زنان در مقابل خشونت‌های سیستمی مانند خشونت خانگی یا تبعیض شغلی جنسیتی می‌شود، این خطر وجود دارد که “رنج” و “تحمل” به یک فضیلت تبدیل شود.

روایت‌هایی که زنان را با وجود سختی‌ها “قوی” و “تاب‌آور” معرفی می‌کنند (زیبایی‌شناسی تحمل)، توجه را از عاملان خشونت و ساختارهای نابرابر دور می‌کند.

اگرچه هدف ظاهری این است که فرد توانمند شود، اما نتیجه عملی آن این است که بار رنج و تحمل بر دوش فرد قربانی باقی می‌ماند.

این پدیده، در واقع نادیده گرفتن “بدهی نهادی” نسبت به زنانی است که در ساختارهای ستم زندگی می‌کنند.

اگرچه تقویت تاب‌آوری زنان به “کفایت اجتماعی” و دسترسی برابر به فرصت‌ها، منابع و قدرت پیوند خورده است ۱۴، اما اگر سیاست‌ها بر آموزش مهارت‌های مقابله‌ای برای تحمل فقر و ناامنی متمرکز شوند، به جای تأمین مسکن، درآمد و اصلاح نظام قضایی، این فرآیند به استثمار نهادی رنج زنان تبدیل می‌شود.۱۳

سرمایه‌گذاری در برنامه‌های توانمندسازی زنان تنها زمانی برای ساختن جامعه‌ای سالم‌تر و عادلانه‌تر ضروری است که همراه با تغییرات عمیق ساختاری باشد.۱۴

جنسیتی کردن تاب‌آوری مردان: فشار مردانه سمی و محدودیت کمک‌خواهی

ناهنجاری مردانگی سنتی (Toxic Masculinity)

جنسیتی کردن تاب‌آوری برای مردان به شیوه‌ای متفاوت عمل می‌کند.

هنجارهای سنتی مردانگی (Toxic Masculinity)، که بر سرکوب عواطف، خوداتکایی مطلق، پرهیز از آسیب‌پذیری و اثبات سلطه تأکید دارند، منجر به “سندرم فشار مردانه” (Masculine Strain) می‌شود.۹

این فشار در تلاش برای تحقق انتظارات اغلب غیرقابل دسترس جامعه، با پیامدهای روانی منفی شدیدی مانند افسردگی، اضطراب و رفتارهای خصمانه مرتبط است.۹

این هنجارها مانع بزرگی برای دسترسی مردان به خدمات سلامت روان و جستجوی حمایت ایجاد می‌کنند.۱۱

در فرهنگی که بیان عاطفی و آسیب‌پذیری به عنوان نشانه ضعف تلقی می‌شود ۱۰، مردان ترجیح می‌دهند مشکلات سلامت روان خود را به تنهایی تحمل کنند تا هویت مردانه خود را زیر سؤال نبرند.۱۱

بنابراین، ترویج تاب‌آوری برای مردان، مستلزم نقد و طرد هنجارهای سنتی‌ای است که به طور مستقیم سلامت روان آنان را به خطر می‌اندازد.

پارادوکس تاب‌آوری مردانه و روایت قهرمانی

در یک پارادوکس رفتاری، در حالی که هنجارهای مردانه سنتی معمولاً مضر هستند، برخی مطالعات نشان داده‌اند که مردان توانسته‌اند از جنبه‌هایی از همین ایده‌آل‌ها (مانند قهرمانی، قدرت و مبارزه شخصی) برای قاب‌بندی مثبت فرآیند بهبودی خود استفاده کنند.۱۱

در این رویکرد، مردان چالش‌های سلامت روان را به عنوان یک “مبارزه شخصی” می‌بینند که در آن باید قدرت و استقامت خود را اثبات کرده و با تاب‌آوری (به شیوه مردانه) پیروز شوند تا قوی‌تر ظهور کنند.۱۱

این بازتعریف، به مردان اجازه می‌دهد تا بدون احساس خیانت به حس مردانگی خود، به دنبال کمک باشند.

با این حال، باید توجه داشت که این مکانیسم سازگاری، یک راه‌حل در سطح فردی است و ساختار هنجارهای مردانگی سمی را که در وهله اول آسیب را ایجاد کرده‌اند، به چالش نمی‌کشد.

تاب‌آوری جنسیتی‌شده، یک دوگانگی واضح ایجاد می‌کند: در مورد زنان، به معنای “تحمل بار ساختاری” است؛ در حالی که در مورد مردان، به معنای “آسیب زدن به خود برای حفظ نقش” است. این رویکرد در هر دو حالت، مانع از تغییرات لازم می‌شود.

برای مردان، مانع از تغییر هنجارهای عاطفی مضر است؛ برای زنان، مانع از تغییر ساختارهای ستمگر است.

نقد ریشه‌ای: جنسیتی کردن تاب‌آوری در پرتو وظایف نهادی

مسئولیتی که ساختارها نادیده می‌گیرند

جنسیتی کردن تاب‌آوری، یک خطای اسنادی بنیادی (Fundamental Attribution Error) را به همراه دارد:

دلایل شکست در تطبیق (مثلاً نمرات پایین‌تر تاب‌آوری زنان در مواجهه با استرس پاندمی) ۸ به جای ضعف ساختارهای حمایتی، به ضعف ذاتی یا کمبود مهارت‌های فردی آن جنس اسناد داده می‌شود. این اسناد نادرست، نهادهای اجتماعی و دولتی را از مسئولیت اصلی‌شان مبرا می‌سازد.

بر اساس نظریه آسیب‌پذیری، وظیفه نهادها و دولت‌ها، مراقبت و رفع ساختارهای نابرابر است.۷

اگر دولت نتواند با توجه به ماهیت اکولوژیک تاب‌آوری، منابع لازم (از جمله شبکه‌های اجتماعی و اقتصادی) را فراهم آورد ۴، نارسایی در تاب‌آوری، نه نقص فردی، بلکه بازتابی از عدم کفایت دولتی است.

تاب‌آوری به مثابه استراتژی مدیریت ریسک

در سطح کلان، جنسیتی کردن تاب‌آوری یک استراتژی اقتصادی-سیاسی است که به سازمان‌ها و دولت‌ها کمک می‌کند تا هزینه‌های اجتماعی نابرابری‌ها را مدیریت کنند.

نابرابری اجتماعی ریسک‌های قابل توجهی ایجاد می‌کند (مانند افزایش خشونت جنسیتی یا بیماری‌های روانی).۲ رفع این نابرابری‌ها (تأمین مسکن، درآمد، اصلاحات عمیق اجتماعی) پرهزینه است.

به جای سرمایه‌گذاری هنگفت در عدالت اجتماعی، دولت می‌تواند با سرمایه‌گذاری کمتری، “تاب‌آوری” فردی را ترویج کند. این امر، به شهروندان (زنان و مردان) فشار می‌آورد که خود را در برابر ریسک مقاوم سازند.

در نتیجه، ریسک اجتماعی بدون تغییر ساختار مدیریت شده و هزینه اجتماعی آن به فرد منتقل می‌شود. این مکانیسم، به طور مستقیم نابرابری‌های سلامت و اجتماعی را تقویت کرده ۲ و پتانسیل دانش تاب‌آوری را برای تأثیرگذاری بر بافتار نابرابری ۴ خنثی می‌کند.

تأثیر بر سیاست‌گذاری‌ها

زمانی که تاب‌آوری جنسیتی می‌شود و به یک مفهوم فردی تقلیل می‌یابد، سیاست‌گذاری‌ها و بودجه‌ها اغلب به سمت تقویت “مهارت‌های فردی” هدایت می‌شوند.

این رویکرد شامل آموزش مدیریت استرس یا مهارت‌های مقابله‌ای می‌شود، در حالی که از تمرکز بر تغییر محیط و ساختارهای ایجادکننده آسیب (مانند تأمین مسکن امن، درآمد پایدار، یا اصلاح نظام قضایی در برابر خشونت) اجتناب می‌گردد.۱۳

این رویکرد، پتانسیل دانش تاب‌آوری را برای تأثیرگذاری بر بافتار نابرابری ۴ خنثی می‌کند و به جای فراهم کردن “پیش‌نیازهای مادی” برای تاب‌آوری، صرفاً به مدیریت علائم می‌پردازد.

 نتیجه‌گیری و راهبردهای مبتنی بر چارچوب اکولوژیک

جمع‌بندی نقد ساختاری

تحلیل‌های ارائه شده قویاً نشان می‌دهند که جنسیتی کردن موضوع تاب‌آوری (مانند “تاب‌آوری زنان” یا “تاب‌آوری مردان”)، یک خطای اسنادی است که ریشه تفاوت‌ها در آسیب‌پذیری را از حوزه ساختارهای اجتماعی و نقش‌های جنسیتی به جنس بیولوژیک منتقل می‌کند.

این فرآیند در خدمت گفتمان نئولیبرالی و فردی‌سازی شکست‌های سیستمی قرار می‌گیرد.۳ تفاوت‌های آماری مشاهده‌شده در نمرات تاب‌آوری (نظیر نمرات پایین‌تر زنان در برخی زمینه‌ها ۸) صرفاً منعکس‌کننده تأثیر نقش‌های جنسیتی سنتی (Feminine Roles) در القای آسیب‌پذیری است، نه یک نقص ذاتی.۵

از سویی، هنجارهای سنتی مردانگی (Toxic Masculinity) مردان را مجبور به سرکوب عواطف و دوری از کمک‌خواهی کرده و سلامت روان آن‌ها را به خطر می‌اندازند.۹

از سوی دیگر، تمرکز بر تاب‌آوری زنان در برابر خشونت‌های ساختاری، خطر تبدیل رنج به یک فضیلت را در پی دارد و نادیده گرفتن بدهی نهادی نسبت به قربانیان ستم سیستمی است.۱۳

پیشنهادات سیاستی برای تاب‌آوری اکولوژیک

برای دستیابی به یک مفهوم تاب‌آوری عادلانه و مؤثر، سیاست‌گذاری‌ها باید از مفهوم “پرورش تاب‌آوری فردی” فاصله گرفته و به سمت “تغییر محیط و رفع خشونت ساختاری” حرکت کنند:

۱. انتقال مسئولیت ساختاری: نهادهای دولتی و عمومی باید تاب‌آوری را به عنوان یک فرآیند اکولوژیک که توسط دولت تسهیل می‌شود، بپذیرند.۴ این امر مستلزم جایگزینی پارادایم فردی تاب‌آوری با نظریه آسیب‌پذیری است که دولت را مسئول فراهم کردن ایمنی و عدالت می‌داند.۷

۲. تأمین پیش‌نیازهای مادی: در حوزه‌هایی که با آسیب‌های ساختاری (مانند خشونت جنسیتی) روبرو هستند، برنامه‌های تاب‌آوری باید با تأمین پیش‌نیازهای مادی (نظیر مسکن امن، درآمد پایدار، و دسترسی به عدالت) ادغام شوند و نباید به عنوان جایگزینی برای این نیازهای اساسی استفاده گردند.۱۳

۳. تضعیف نقش‌های جنسیتی مضر: برنامه‌های آموزشی و حمایتی باید به جای تمرکز بر جنسیت، بر تضعیف نقش‌های جنسیتی آسیب‌زا متمرکز شوند.

این شامل نقد زنانگی سنتی که منجر به آسیب‌پذیری در برابر ستم می‌شود ۵ و نقد مردانگی سمی که مانع کمک‌خواهی و بیان عواطف است ۱۰، می‌شود.

مسیر پژوهش‌های آتی

پژوهش‌های آینده باید با استفاده از چارچوب اکولوژیک و رویکرد تقاطعی (Intersectional Analysis)، چگونگی تأثیر متقابل هویت‌های جنسیتی، نژادی و طبقاتی را بر تاب‌آوری بررسی کنند تا به طور مؤثرتری با هنجارهای سفید، فردگرایی سمی و نابرابری‌های ساختاری که تاب‌آوری را تضعیف می‌کنند، مقابله شود.۲

این تحقیقات باید به تدوین راهبردهایی بینجامد که قادر به تأثیرگذاری بر بافتار گسترده‌تر نابرابری باشند، نه صرفاً مدیریت آسیب در سطح فردی.

منابع مورداستناد

  1. Resilience – American Psychological Association, زمان دسترسی: اکتبر ۱۷, ۲۰۲۵، https://www.apa.org/topics/resilience
  2. Resilience is an Adverse Event: A Critical Discussion of Resilience Theory in Health Services Research and Public Health – PubMed Central, زمان دسترسی: اکتبر ۱۷, ۲۰۲۵، https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC10919062/
  3. Full article: Collective resilience and resistance in hybrid times: gender struggles in Germany, Turkey and Sweden – Taylor & Francis Online, زمان دسترسی: اکتبر ۱۷, ۲۰۲۵، https://www.tandfonline.com/doi/full/10.1080/0966369X.2023.2226362
  4. (PDF) A critical review of resilience theory and its relevance for …, زمان دسترسی: اکتبر ۱۷, ۲۰۲۵، https://www.researchgate.net/publication/324479123_A_critical_review_of_resilience_theory_and_its_relevance_for_social_work
  5. Influence of Gender Role on Resilience and Positive Affect in …, زمان دسترسی: اکتبر ۱۷, ۲۰۲۵، https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC11816593/
  6. The Problem With Resilience: Individualisation, Reductionism and Relationality in Health Discourses on Resilience – PMC – PubMed Central, زمان دسترسی: اکتبر ۱۷, ۲۰۲۵، https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC11971725/
  7. Rights, Resilience, and Responsibility – Emory Law Scholarly Commons, زمان دسترسی: اکتبر ۱۷, ۲۰۲۵، https://scholarlycommons.law.emory.edu/cgi/viewcontent.cgi?article=1470&context=elj
  8. Gender and Psychosocial Differences in Psychological Resilience …, زمان دسترسی: اکتبر ۱۷, ۲۰۲۵، https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC9504613/
  9. Dimensions of Masculine Norms, Depression, and Mental Health Service Utilization: Results From a Prospective Cohort Study Among Emerging Adult Men in the United States, زمان دسترسی: اکتبر ۱۷, ۲۰۲۵، https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC7036518/
  10. Toxic Masculinity: Recognizing the Signs and Embracing Emotional Growth, زمان دسترسی: اکتبر ۱۷, ۲۰۲۵، https://beachcitiespsych.com/toxic-masculinity-recognizing-the-signs-and-embracing-emotional-growth/
  11. Men’s Mental Health Matters: The Impact of Traditional Masculinity Norms on Men’s Willingness to Seek Mental Health Support; a Systematic Review of Literature – PMC, زمان دسترسی: اکتبر ۱۷, ۲۰۲۵، https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC12117241/
  12. Resilience in Women who Experience Domestic Violence – PMC – PubMed Central, زمان دسترسی: اکتبر ۱۷, ۲۰۲۵، https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC5807488/
  13. “If you don’t stop the cycle somewhere, it just keeps going”: Resilience in the context of structural violence and gender-based violence in rural Ontario – PMC – PubMed Central, زمان دسترسی: اکتبر ۱۷, ۲۰۲۵، https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC10783760/
  14. تاب آوری و کفایت اجتماعی زنان – تاب‌آوری – دانشگاه حکیم سبزواری, زمان دسترسی: اکتبر ۱۷, ۲۰۲۵، https://www.hsu.ac.ir/resiliency/
نقد جنسیتی کردن تاب‌آوری
نقد جنسیتی کردن تاب‌آوری

رسانه تاب آوری ایران

رسانه تاب آوری ایران، اولین رسانه تاب آوری اجتماعی، مرجع رسمی آموزش، پژوهش، نشر کتاب، یادداشتها و مقالات تاب آوری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا