
فهرست عناوین
انگ اجتماعی (Stigma)؛ مهمترین مانع غیربالینی در بازتوانی بهبودیافتگان اعتیاد
فرآیند درمان بالینی اعتیاد، تنها بخشی از مسیر بهبودی است. پس از قطع مصرف و سمزدایی، مرحله دشوار بازگشت به جامعه و دستیابی به یک زندگی باثبات اجتماعی آغاز میشود.
این مقاله پژوهشی استدلال میکند که از میان موانع متعدد غیربالینی، انگ اجتماعی (Stigma) مهمترین عامل بازدارنده و زمینهساز عود برای افراد بهبودیافته است.
این انگ نه تنها بر سلامت روان فرد تأثیر میگذارد، بلکه مستقیماً منجر به حذف اجتماعی، محرومیت اقتصادی و انزوای عاطفی میشود که ارکان یک بهبودی پایدار را تضعیف میکند.
مقدمه: اعتیاد به عنوان یک هویت منحرف
در اغلب جوامع، فرد درگیر با اعتیاد فراتر از یک بیمار، به عنوان یک “فرد ضداجتماعی”، “غیرقابل اعتماد” یا “ضعیفالاراده” تلقی میشود. این قضاوتهای اخلاقی، بنیان اصلی انگ اجتماعی (Stigma) را تشکیل میدهند.
انگ اجتماعی، مجموعهای از صفات منفی و کلیشهای است که جامعه به گروهی خاص نسبت میدهد و منجر به طرد و تبعیض علیه اعضای آن گروه میشود.
در مورد بهبودیافتگان اعتیاد، این انگ به صورت یک “هویت اصلی منحرف” بر تمام ابعاد زندگی فرد سایه میافکند و فرصتهای حیاتی برای ادغام مجدد اجتماعی را سلب میکند.
مکانیزمهای عمل انگ اجتماعی
انگ اجتماعی به دو شکل عمده بر فرآیند بازتوانی تأثیر میگذارد:
انگ بیرونی (Public Stigma) و تبعیض ساختاری
انگ بیرونی توسط عموم جامعه و نهادها اعمال میشود و به طور مستقیم باعث محرومیت اجتماعی و اقتصادی میگردد:
- موانع اشتغال: کارفرمایان به ندرت به افرادی که سابقه اعتیاد آنها مشخص شده است، فرصت شغلی میدهند؛ حتی اگر فرد مدتها پاکی داشته و کاملاً صلاحیتمند باشد. این حذف از بازار کار، توانایی فرد برای کسب درآمد و استقلال مالی را که برای ثبات ضروری است، از بین میبرد.
- مشکلات مسکن: بهبودیافتگان غالباً در اجاره مسکن یا زندگی در محلات امن با مشکل مواجه هستند، زیرا مالکان و همسایگان بالقوه از پذیرش آنها خودداری میکنند. زندگی در مناطق نامناسب و پرخطر، احتمال مواجهه با محرکهای مصرف را به شدت افزایش میدهد.
- انزوای اجتماعی: دوستان قدیمی یا حتی اعضای فامیل ممکن است به دلیل ترس، قضاوت یا شرم، روابط خود را با فرد بهبودیافته قطع کنند. این انزوا، حمایت شبکهای حیاتی را که در دوران بهبودی ضروری است، سلب میکند.
انگ درونی (Self-Stigma) و تأثیر روانی
انگ درونی زمانی رخ میدهد که فرد بهبودیافته، کلیشههای منفی جامعه را درونی کرده و در مورد خود به کار میبرد. این امر منجر به:
- کاهش عزت نفس و خودکارآمدی: فرد بهبودی خود را ناکافی میداند و باور میکند که لایق یک زندگی عادی نیست.
- کاهش انگیزه برای بهبودی: ترس از قضاوت شدن، فرد را از پیگیری جلسات مشاوره، گروههای حمایتی یا درخواست کمک بازمیدارد.
- افزایش استرس و اضطراب: مقابله مستمر با قضاوت دیگران، استرس مزمن ایجاد میکند که به عنوان یک عامل خطر قوی برای عود شناخته میشود.
انگ اجتماعی و پدیده عود
مهمترین نتیجه عمل انگ اجتماعی، افزایش چشمگیر نرخ عود است. زمانی که فرد بهبودیافته به دلیل انگ، از دستیابی به شغل، مسکن و شبکه حمایت اجتماعی محروم میماند، این سه عنصر کلیدی ثبات از او سلب میشود.
فقر مالی، بیخانمانی و تنهایی، محیطی سمی ایجاد میکنند که بازگشت به مصرف را به عنوان یک مکانیسم مقابلهای موقت و ناکارآمد، محتمل میسازد.
در واقع، انگ اجتماعی نه یک مانع مجزا، بلکه ریشه اصلی بسیاری از موانع دیگر است که فرد را به ورطه انزوا و بازگشت به رفتار اعتیادی میکشاند.
راهکارهای مددکاری اجتماعی برای غلبه بر انگ
مددکاران اجتماعی در خط مقدم مبارزه با این مانع قرار دارند و از طریق مداخلات زیر عمل میکنند:
- حمایتگری ساختاری (Advocacy): تلاش برای تغییر سیاستهای تبعیضآمیز در نهادهای دولتی، آموزشی و بخش خصوصی (به ویژه در حوزه استخدام و مسکن).
- آموزش عمومی: اجرای برنامههای مددکاری جامعهای با هدف ارائه اطلاعات واقعبینانه در مورد اعتیاد به عنوان یک بیماری قابل درمان و مقابله با کلیشههای منفی.
- تقویت خودکارآمدی: استفاده از مدلهای درمانی توانمندسازی (مانند مدل جبرانی) در مددکاری گروهی برای کمک به مراجعان در جهت درونیسازی هویت جدید “فرد بهبودیافته” به جای “معتاد”.
نتیجهگیری
تا زمانی که جامعه اعتیاد را به چشم فشل اخلاقی ببیند و نه بیماری مزمن و قابل کنترل، انگ اجتماعی به عنوان قویترین مانع غیربالینی در مسیر بازتوانی باقی خواهد ماند.
مبارزه با انگ اجتماعی نیازمند تلاش مشترک مددکاران، سیاستگذاران و عموم جامعه است تا با ایجاد محیطی پذیرا و فرصتمحور، بهبودی پایدار را برای تمام شهروندان تضمین نمایند.
تنها در یک جامعه حامی، فرد بهبودیافته میتواند به طور کامل به زندگی بازگردد و عود ناشی از انزوا و طرد اجتماعی را مغلوب سازد.
