
فهرست عناوین
ارتباط متقابل تابآوری و توانمندسازی
رویکردی جامع برای رشد فردی و اجتماعی
چکیده
مفاهیم تابآوری (Resilience) و توانمندسازی (Empowerment)، دو رکن اساسی در روانشناسی مثبت و علوم اجتماعی هستند که بهطور فزایندهای به عنوان مفاهیم مکمل و تقویتکننده یکدیگر شناخته میشوند.
تابآوری، به معنای توانایی انطباق موفقیتآمیز با شرایط نامطلوب و بازگشت قویتر از سختیهاست، در حالی که توانمندسازی، فرآیندی است که افراد، گروهها و جوامع را قادر میسازد تا کنترل بیشتری بر زندگی خود کسب کرده و بر منابع و تصمیمگیریهای حیاتی تأثیر بگذارند.
این مقاله علمی-تحلیلی، به بررسی و تبیین ارتباط دو سویه و همافزای تابآوری و توانمندسازی میپردازد و نشان میدهد که چگونه تقویت هر یک، مسیر توسعه دیگری را هموار میکند.
کلیدواژهها: تابآوری، توانمندسازی، مددکاری اجتماعی، روانشناسی مثبت، رشد پس از تروما.
مقدمه: تعاریف و مبانی نظری
در دهههای اخیر، تمرکز تحقیقاتی از آسیبشناسی صرف به سمت شناسایی و تقویت نقاط قوت انسانی معطوف شده است. در این راستا، تابآوری و توانمندسازی به عنوان مفاهیمی محوری مطرح شدهاند.
تابآوری به معنای «پویایی مثبت و سازگاری موفقیتآمیز در بستر ناملایمات قابل توجه» تعریف میشود (Masten, 2001). این مفهوم نه یک ویژگی ثابت، بلکه یک فرآیند است که از طریق تعامل فرد و محیط شکل میگیرد.
توانمندسازی، بهویژه در چارچوب مددکاری اجتماعی، روانشناسی اجتماعی و توسعه جامعه، به فرآیند آگاهسازی و افزایش خودکارآمدی فرد در راستای کنترل محیط زندگیاش اشاره دارد (Rappaport, 1987). توانمندسازی شامل چهار بعد اصلی روانشناختی است: معناداری، شایستگی/کفایت، حق انتخاب/خودمختاری و تأثیرگذاری.
ارتباط این دو مفهوم در آن است که تابآوری اغلب پیشنیاز یا نتیجهی یک فرآیند توانمندسازی است. همچنین، افراد تابآور از تواناییهای درونی بالاتری برای درگیر شدن موفق در فرآیندهای توانمندسازی برخوردارند.
تابآوری به مثابه پیششرط توانمندسازی
تابآوری، زیربنای روانشناختی لازم برای ورود به فرآیند توانمندسازی را فراهم میآورد:
- حفظ انگیزهی عمل: در پی یک شکست یا بحران، فردی که تابآوری بالایی دارد، زودتر میتواند احساس ناامیدی را مدیریت کرده و هدف زندگی خود را بازسازی کند (بعد معناداری). این بازسازی معنا، موتور محرکه برای اقدام و تغییر است.
- تقویت خودکارآمدی: تابآوری به فرد اجازه میدهد تا شکستها را موقتی و ناشی از عوامل بیرونی ببیند، نه نقصهای درونی خود. این دیدگاه، باور به توانایی حل مسئله و موفقیت در آینده را تقویت میکند که هستهی اصلی بعد شایستگی در توانمندسازی است.
- بهبود مهارت حل مسئله: فرآیند تابآوری مستلزم استفاده فعال از منابع شناختی و هیجانی برای یافتن راهحلهای جدید است. این امر، مهارتهای عملی مورد نیاز برای اجرای موفقیتآمیز حق انتخاب و اعمال تأثیرگذاری را به فرد میآموزد.
توانمندسازی به مثابه بستر تقویت تابآوری
توانمندسازی، با فراهم کردن منابع، مهارتها و فرصتهای ساختاری، توان فرد برای تاب آوردن در مقابل چالشهای آتی را بهطور سیستماتیک افزایش میدهد:
- توانمندسازی روانشناختی: آموزش مهارتهای تصمیمگیری، افزایش اعتماد به نفس و آگاهی از حقوق، مستقیماً منابع درونی تابآوری را تقویت میکند. فرد توانمند، خود را یک عامل فعال در زندگی میبیند و نه قربانی منفعل (Spreitzer, 1995).
- توانمندسازی اجتماعی/محیطی: این بُعد، به افزایش دسترسی به منابع حیاتی (شغل، آموزش، خدمات سلامت) و شبکههای حمایتی قوی در جامعه اشاره دارد. این شبکهها، در زمان بحران، به عنوان عوامل محافظتکننده بیرونی عمل کرده و فشار وارده بر فرد را توزیع میکنند و بدین ترتیب، تابآوری را تقویت مینمایند.
- توانمندسازی ساختاری (حقوقی و سیاسی): مشارکت در فرآیندهای تصمیمگیری، به افراد آسیبپذیر قدرت میدهد تا در جهت رفع موانع و نابرابریهای ساختاری که اساساً عامل آسیبپذیری آنهاست، اقدام کنند. تغییر ساختاری منجر به کاهش تعداد و شدت رویدادهای استرسزا در آینده میشود و این یعنی تقویت تابآوری بلندمدت جامعه.
پیوند همافزای تابآوری و توانمندسازی در عمل
در مداخلات تخصصی، بهویژه در حوزههای مددکاری اجتماعی، رواندرمانی و توسعه جامعه، رویکرد تلفیقی (ترکیب تابآوری و توانمندسازی) بیشترین اثربخشی را دارد.
